نمی دونم چطوری بگم، ولی به زبان ساده می نویسم
همونجوری که همه مغز دارن ، منم مغز دارم ولی مغز من یکم ، ممکنه متفاوت باشع
گاهی ساکتم خیلی ساکت ولی مغزم درحال صحبته ، صحبت هایی که خودمم از شنیدنش متعجب می شم
می خوام گاهی یه سری از حرفاشو بنویسم.
امشب می خوام درمورد یه قسمت از حرفایی که تومغز من هس بنویسم.
صحبت مغز من:
ما آدما چرا زندگی نمی کنیم، چرا شدیم یه سری جسم فقط
زندگی در نگاه من : چیزی هس بسیار گرانبها ،که در این دنیا فقط می تونیم یه قسمت از اونو بدست بیاریم
زندگی حال خوش روح وجسمه پس چرا من همه ی جسم و روح ها رو فقط بیمار میبینم
آیا ما بیمار آفریده شده ایم ، یا خلقت ما بیمارگونه بوده؟
من گمان نمی کنم ، خلقت ما نقصی درش باشع ،بلکه نقص اصلی در باور های ماست.
کاش واقعا برای یه لحظه هم که شده واقعا آنگونه که شایسته هس نفس بکشیم وزندگی کنیم
[ بازدید : 1367 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]
[ سه شنبه 21 آذر 1396 ] [ 3:28 ] [ یک دوست خوب ]
[ ]